ضرورت شناخت خدا
۱- ارضای حس حقیقت جویی
انسان خردمند بنیان جهان را بر پایه علت و معلول میداند پس پدید آمدن این جهان هم علتی دارد پس ورود به این مباحث در حقیقت پاسخ به حس حقیقت جویی و ارضای آن است.
۲- لزوم شکر منعم
انسان در برای کسی که به او نعمتی عطا میکند احساس خضوع میکند و میخواهد به گونهای او را شکر و سپاس گوید پس علاقهمند میشود که او را بشناسد زیرا بعد از مرحله شناخت است که امکان قدردانی و تشکر میسر است.
۳- جلب منفعت و دفع ضرر محتمل
هر موجود با شعوری درپی جلب منفعت و دفع ضرر از خود است وجود این گرایش آنان را وا میدارد که به کار و تلاش بپردازد و ضرر را از خود دور کند پس برای جلب منفعت و رسیدن به رستگاری را در شناخت خدا میداند.
نشانه های واقعی ایمان این است که:
- در اختلافات کوچک و بزرگ، دین و پیامبر و سیره آن حضرت مرجع باشد نه طاغوت و داوران باطل.
- هیچ گاه از قضاوتهای دین و پیامبر حتی در دل، احساس ناخشنودی نشود.
- در وقت عمل نیز، آن فرمان ها دقیقاً اجرا شود و شخص به طور کامل تسلیم حق باشد
برقراری ارتباط با خدا از منظر نهجالبلاغه
الف) ارتباط معرفتی: این ارتباط به معنای این است که انسان در حوزه شناخت و معرفت ارتباط مناسبی با خدا داشته باشد. اساس و یا اصلی که رفتار انسان بر آن متکی است ارتباط معرفتی انسان با خداست. در حقیقت روح ایمان و عمل انسان ارتباط معرفتی با خداست.
امام علی(ع) میفرمایند: « سر آغاز دین خدا شناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باورد داشتن خدا، شهادت به یگانگی اوست. کمال توحید اخلاص و کمال اخلاص خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است)
از نظر علی(ع) شرایط اساسی ایمان شناخت خداست. امام علی(ع) میفرمایند: همانا بهترین چیزی که انسانها میتوانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند ایمان به خدا و ایمان به پیامبر و جهاد در راه خداست
امام علی(ع) میفرمایند: ستایش خداوندی را که اول هر نخستین است و آخر هر گونه آخری .
ب) ارتباط عملی: ارتباط با خدا مانند مرغی است که به دو بال معرفت و عمل نیاز دارد و بدون یکی از این دو نمیتواند پرواز کند.
علی(ع) میفرماید: با ایمان میتوان به اعمال صالح راه برد و با اعمال نیکو میتوان به ایمان دسترسی پیدا کرد. با ایمان علم و دانش آبادان است.
این جملات نشان میدهد که ایمان راهنمای انسان در انجام عمل صالح است و باالعکس عمل صالح نیز در شکوفایی ایمان نقش دارد.
توصیه امام بر ارتباط عملی آنجا که میفرماید: عمل صالح! عمل صالح! سپس آینده نگری! پرهیزگاری! برای هر کدام از شما عاقبت و پایان مهلتی تعیین شده است با نیکوکاری به آن جا برسید و همانا پرچم هدایتی برای شما برافراشته، با آن هدایت شوید .
دعوت قرآن به شناخت :قرآن تنها راه قابل اعتماد و تنها الگوی قابل شناخت را علم و یقین معرفی کرد، و فرموده هر کاری، چه امور شخصی و چه در قضاوت درباره دیگران و چه در امور اجتماعی فقط از علم و آگاهی منطبق با حق پیروی کن و اساس زندگی فردی و اجتماعی را علم و آگاهی قرار بده.
خدا در آیه ۳۰ سوره روم خطاب به پیامبر میفرماید دین را وجه نظر خود قرار بده یعنی توجهت کامل به سوی دین باشد خود را درست مواجه با دین قرار بده. نکند بخشی از وجودت به دین پشت کرده باشد. خداوند میخواهد به پیامبر بفهماند که ای پیامبر چیزی بر خلاف فطرت به تو نگفتم اگر در دین دستوری داده شده خدا را عبادت کنید موافق فطرت آدمی و اگر گفته شده دیگران را یاری و عدالت را مراعات کنید انسان باطناً اینها را میطلبد
قضا و قدر الهی
«وَلا تَقولَنَّ لِشَایءٍ اِنّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدًا اِلّآ اَن یَشآعَ اللّهُ»
هرگز مگو فردا چنین میکنم، مگر خداوند بخواهد. ذ
هر کس که خدا را شناخت و به او ایمان آورد به قضا و قدر الهی اعتقاد داشته و آنرا میپذیرد
ادب بندگی اقتضا میکند که بنده در همۀ کارها و تصمیمگیریهای خود مشیت و اردۀ خداوند را، که خالق و مدبّر کلّ هستی است، در نظر بگیرد و عبارت ((انشاءَاللّهُ)) (اگر خدا بخواهد) را بر زبان جاری کند. عبودیت و بندگی میطلبد که عبد بدون محاسبۀ ارادۀ مولا و ربّ خویش برنامه ریزی نکند و خود را در همه حال تسلیم اراده و مشیت و خواست او بداند و از صمیم جان به این شعار توحیدی معتقد باشد که ((لا حَولَ وَ لا قُوَّۀَ الِّا بِاللّهِ العَلیِّ العَظیمِ)) درآیات متعددی از قران این حقیقت بیان شده است آنجاکه خداوند دربارهی مسلمانان در جنگ بدر می گوید که شما نبودید که کفار را کشتید بلکه خداوند آنهارا به قتل رساند(الانفال/۱۷) اعتقاد به اینکه سرچشمه همه سود و زیان ها خداوند است و اوست که مسبب الاسباب است و تاثیر هر عاملی به فرمان اوست انسان رابه توکلی پایدار به ذات ربوبی حضرت حق
امیرالمومنین(ع) در معرفت توحیدی و توکلش به خداوند به جایی میرسد که در مناجات شعبانیه عرض میکند: «معبودا، کمالِ بریدن ]از دیگران[ و روی کردن به سویت را ارزانیم کن و دیدگان دلهای ما را با نور نگاهشان به تو روشنایی بخش»
تأثیر اراده و مشیت انسان به هر حال محدود است به همین جهت بسیار اتفاق می افتد که انسان اراده می کند کاری را انجام دهد ولی موفق نمی شود و عواملی که از دایره توانایی او بیرون هستند مانع انجام گرفتن خواست او شوند اما خداوند توانا هر چه بخواهد می کند توانایی انسان و انتخاب راه و چاه در چار چوب همان اندازه و محدوده ای که قضا و قدر الهی برای او معین کرده می باشد حضرت علی(ع) میفرمایند هرکه برای دنیا اندوه خورد از قضای الهی ناخشنود است و یا پیامبر(ص) میفرماید: در هر قضای خدای عزوجل برای مؤمن خیری است.چه بسا نتیجه تلاشهای یک فرد یا گروه به فرمان خدا بر باد رود تا عامل هوشیار کننده برای انسان ها گردد و به مشیت و اراده ی الهی که در همه جا گسترده است توجه داشته باشند. .
شناخت خدای سبحان راههای انسان به تمسک به دین حق و شریعت الهی است چرا که این شناخت زندگی جاویدان انسان و ارتباط و پیوستگی این زندگی واینکه هرروز از مرحله ای به مرحله ی دیگر صعود کند توحید و نبوت و معاد را در برابر او به نمایش می گذارد.
بنابراین آگاه شدن ودرک قوانین حاکم برخلقت و قواعد و نظم موجود در جهان وپی بردن به سنتها و اقتضائات حاکم بر جهان از دیگر مهارت های زندگی است زیرا کیفیت حضور انسان در عرصه ی زندگی تابع نوع تصوری است که از سنت حاکم بر زندگی خود دارد . پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «بدان که اگر جهانیان بخواهند چیزی به تو دهند و خداوند نخواهد نمی توانند و اگر جهانیان بخواهند چیزی را که خداوند برای تو خواسته از تو منع کنند نمیتوانند بنابراین وقتی چیزی می خواهی از خدا بخواه و از خدا بجوی.
حسن ظن به خدا
خوش بینی به خداوند جهان از موارد بسیار مهم وعالی ترین نمونه ی حسن ظن می باشد این امر از بدیهیات است کسی که هستی را سراسر مادی پندارد و همه چیز را با دید شرّ و بدبینی بنگرد و برایش بسیاری از مسائل هستی مطلبی غیر قابل قبول باشد . حسن ظن به خدا موجب نجات در دنیا و آخرت است . پیامبر اسلام (ص) بیان می دارند که خداوند بلند مرتبه می فرماید: « به رحمت من اعتماد کنید به فضل من امیدوار باشید وبا حسن ظن به من مطمئن شوید که رحمت من در این زمینه ها شامل حال مردم می شود » .
هرکس که گمانش به خدا نیکو باشد به بهشت پیروزی یابد و هر اندازه امید انسان به خدا بیشتر باشد حسن ظنش به خدا بیشتر خواهد بود و حسن ظن به خدا آن است که عمل را خالص گردانیده و از خدا امید عفو از لغزشها را داشته باشید. . حضرت امام رضا (ع) میفرماید: «گمان خود را به خدا نیکو سازید و به رحمتش امیدوار باشید زیرا خداوند بیان می دارد که عمل من با بنده ی مؤمن طبق گمانی است که او به من دارد اگر گمانش نسبت به من عفو و رحمت است از عفو و رحمتم برخوردار می شود و اگر گمانش مؤاخذه و مجازات است دچار مؤاخذه و کیفرم خواهد شد.» .
شناخت دین
شناخت دین برای هدایت بشر است دین برنامه ای سازمان یافته برای ساماندهی زندگی ای پاکیزه در راستای دستیابی به کمال مطلوب در دنیا و رسیدن به سعادت در عقبی می باشد چرا که نیک فرجامی انسان در هر دو سرا در گرو دین باوری خرد ورزانه است . کوچک شمردن احکام دینی و بی توجهی و بی تفاوتی به دین فرجام خوش ندارد و حفظ دین و حراست ازآن و اهمیت به آن هم برای دنیای انسان مفید است و هم برای آخرتش علی(ع) می فرماید: «هرکس دین راخوار شمرد خود خوار میشود» و کسی که در دین دقیق و باریک بین باشد در قیامت شرف بزرگی پیدا میکند تعهد به دستورهای دینی بسیاری از مشکلات را حل میکند. انسان بدون ایمان موجودی عبث و بیهوده و بی هدف و سر گردان است که در این دنیا و در آن دنیا دستش به جایی بند نیست. پس در زندگی نباید هیچ کاری را بر امور دینی مقدم داشت و نباید خود را از چشم خداوند انداخت بی گمان انسان روزی پشیمان میشود .
بنابراین انسان با شناخت خدا هیچ گناهی مرتکب نمی شود و تمام راههایی که ممکن است به انحراف انسان و کجروی او منتهی شود مسدود می شود و انسان دچار امراض روحی نمی گردد و روح انسان و قوای او همچون عقل چشم و گوش و زبان در راههای انحراف تلف نمی شود وبا توجه به اینکه نقش اصلی در رابطه با تکامل انسان با خداوند متعال است هیچ معلومی با ارزشتر ازخدا نیست و بهترین شناختها شناخت خداست و با نشناختن خداوند شناخت انسان نسبت به هستی ناقص و علم و ادراکات او بی ثمر میباشد و انقدر شناختهای غیر خدا بی ارزش است که هر کس او را نشناخت هیچ چیز را نشناخته است. و خدا فراموشی باعث خود فراموشی، دوری از رحمت خدا،خسارت آشکار (از دست دادن فطرت و عقل)، دچار عذاب الهی شدن می شود.
عبادت و اطاعت خدا
عبادت یا عبودیت
تعریف: اظهار و خاکساری میباشد که معادل فارسی آن بندگی است. بنابراین عبادات مختلف (مانند نماز و روزه و حج و…) برای اعلام همین تذلل و بندگی است.
عبادت به معنای خاص یعنی همان خلوت با خدا، نماز، دعا و مناجات و تهجد، نماز شب و مانند آن که جزء متون اسلام و از اسلام حذف شدنی نیست.
بندگی و اطاعت از فرامین خدا تفسیر جهان خلقت و راز هدف آفرینش انسان است آدمی که از بندگی خدا سرپیچی کند و اطاعت او را گردن ننهد بر خود ظلم کرده و هدف آفرینش را زیر پا گذاشته است. سرافرازی و هویت انسان در اطاعت از خداوند نهفته است و اطاعت خدا به آدمی ارزش و معنا میدهد و اگر اطاعت و بندگی را از انسان بگیرند او نه تنها گل سرسبد موجودات نخواهد بود بلکه از بهایم بی ارزش تر خواهد بود
روح عبادت
- ثنا و ستایش خدا به صفات مخصوص او نظیر قدرت مطلق
- تسبیح و تنزیه خدا از هر گونه نقص؛ مثل فنا – محدودیت و نادانی و ستم
- سپاس و شکر خدا به عنوان منشأ اصلی همه نعمتها و توجه به این که تمامی نعمتهای ما از اوست.
- ابراز تسلیم محض بودن در برابر او و اینکه او شایسته فرمان دادن و ما شایسته اطاعت کردن هستیم.
- اعتقاد به یگانگی خدا و این نکته که خداوند هیچ شریکی ندارد و کمال مطلق است و کسی به جز او مستحق اطاعت نیست و همه اطاعتها – مثل (اطاعت از پیامبر(ص) و امام(ع)) پدر و مادر و معلّم و حاکم اسلامی – به اطاعت و رضایت او بر میگردد.
انگیزه عبادت
گروهی از مردم برای طمع بهشت خدا را عبادت میکنند که این نوع عبادت عبادت تاجران است و گروهی از مردم بخاطر ترس از جهنم که شبیه کار بردگان است و گروهی نه به خاطر بهشت و نه به خاطر جهنم بلکه سپاسگزارند یعنی خدای خودش را میشناسد، خدا را شناخت آنچه دارد همه از خدا میبیند و چون همه چیز را از خدا میبیند حس سپاسگذاری او را وادار به عبادت میکند یعنی همان شناختنش او را وادار به عبادت میکند و این عبادت آزادگان است و.
عبادت درمان اخلّاقی
علی(ع) در خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه میفرمایند: «چون بشر در معرض آفات اخلّاقی و بیماریهای روانی است خداوند بوسیله نمازها و زکاتها و روزهها بندگان مؤمن خود را از این آفات حراست و نگهبانی کرد این عبادت پستها و پاها را از گناه باز میدارند، چشمها را از خیرگی باز داشته و به آنها خشوع میبخشند، نفوس را رام میگردانند، دلها را متواضع و باد دماغ را زایل میسازند»
عبادت تنها انجام یک سلسله اعمال خشک و بی روح نیست . عبادت واقعی نوعی خروج و انتقال از دنیای سه بعدی و قدم نهادن در دنیایی دیگر است، دنیایی که به نوبه خود پر است از جوشش و جنبش و از واردات قلبی و لذّتهای خاص به خود، امام علی(ع) در مقام دفاع از تشریع عبادات میفرماید:
خداوند بندگانش را با نماز و زکات و تلاش در روزهداری حفظ کرده است تا اعضا و جوارحشان آرام، دیدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهایشان متواضع باشد و تکبر از آنان رخت بر بندد چرا که در سجده بهترین جای صورت بر خاک مالیدن فروتنی میآورد و گذاردن اعضای پر ارزش بدن بر زمین، اظهار کوچکی کردن است و پرداخت زکاۀ مایه رفع نیازمندیهای فقیران است.
همچنین امام علی(ع) میفرماید:
«خدا ایمان را برای پاکسازی دل از شرک، نماز را برای پاک شدن از کبر و زکات را عامل فزونی روزی و روزه را برای آزمودن اخلاص بندگان واجب کرده است.»
پیامبر فرمودند کسانی که بر خلاف فرمان خدا قضاوت کنند فقر بر آنان چیره گردد.
خداوند میفرماید: رنگ خدایی بپذیرید و چه رنگی از رنگ الهی برتر است.
فلسفه عبادت چیست؟
۱- عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر جلال و عظمت الهی می بیند ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی مینماید.
۲- احساس فقر و وابستگی
در حدیث آمده است که اگر فقر و تباهی و مرگ نبود هرگز آدمی در برابر خداوند خم نمیشد.
۳- توجه به نعمتها
باید پروردگارِ این کعبه را بپرستند؛ همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی، ایمن ساخت
عبادت عامل تربیت
در باب عبادت و نیایش اگر انسان علاقمند است به تربیت خود و فرزندانش و یا می خواهد افرادی را تربیت کند واقعا باید به مساله نیایش و دعا و عبادت اهمیت دهد و قطع نظر از اینکه عبادت یک حس اصیل است تاثیر زیادی در سایر نواحی انسان دارد این است که توصیه می شود در شبانه روز یک ساعت را برای خود بگذار
میانهروی در عبادت
عبادت یک ارزش واقعی است؛ ولی اگر مراقبت نشود، جامعه به حد افراط به سوی این ارزش کشیده میشود؛ یعنی اساساً اسلام فقط میشود عبادت کردن، فقط میشود مسجد رفتن، نماز مستحب خواندن، دعا خواندن، تعقیب خواندن، تلاوت قرآن و… اگر جامعه در این مسیر به حد افراط برود، همه ارزشهای دیگر آن محو میشود حال چنانکه در تاریخ اسلام ما به چنین افرادی بر خورد میکنیم که دیگر نمیتوانند تعادل را حفظ کنند. چنین شخصی نمیتواند بفهمد که خدا او را انسان آفریده، فرشته که نیافریده است. اگر فرشته بود باید این راه را میرفت انسان باید ارزشهای مختلف را به طور هماهنگ در خود رشد دهد.
مثلاً در عبادت جزء توصیههای پیامبر اکرم(ص) است که عبادت را آنقدر انجام دهید که روحتان نشاط عبادت دارد یعنی عبادت را با میل و رغبت انجام دهید یعنی مقداری که عبادت کردید و دیگر حس میکنید که سخت و سنگین است در اینجا کافی است و عبادت را به خود تحمیل نکن. همیشه سعی کن در عبادت نشاط داشته باشی و روحت خاطره خوش از عبادت داشته باشد.
آثار بندگی(عبادت)
- ربوبیت: مراد از ربوبیت، خدایی نیست، بلکه صاحب اختیاری است. هر صاحب قدرتی صاحب اختیار چیزهایی است که در اختیار دارد
انواع ربوبیت:
الف) ربوبیت بر نفس: در اثر عبادت و اخلاص حاصل میگردد، یعنی سبب میشود که انسان بینش نافذی پیدا کند.
قرآن میفرماید: «اگرتقوای الهی داشته باشید خداوند آن را مایه تشخیص برای شما قرار میدهد»
ب: ربوبیت بر خیال: در اثر عبادت انسان بر اندیشههای پراکنده و نیروی خیال مسلط میگردد و دیگر گرفتار غرور نمیشود
ج: ربوبیت بر تن و طبیعت: در اثر عبادت و قوت روح است که بدن تحت فرمان اراده در میآید و از حوزه بدن شخص، اعمال خارقالعاده سر میزند امام صادق(ع) میفرمایند:
«آنچه را که همت در آن قوی باشد، بدن از انجام آن، ناتوانی نشان نمیدهد»
۲- مقامات و کرامات: امیرالمؤمنین(ع) از حالات، کرامات و مقاماتی که برای اهل عبادت رخ میدهد خبر داده و چنین میفرماید:
«فرشتگان آنان را در میان گرفته؛ آرامش بر ایشان فرود آمده و درهای ملکوت به رویشان گشوده شده است و برای اهل عبادت جایگاه ارزشمندی، آماده گشته و عملشان مورد پسند واقع شده و منزلت آنها را میستایند، آنگاه که خدا را میخوانند، بوی گذشت الهی را استشمام میکنند؛ در حالی که سر گشته بزرگی اویند و غم و اندوه طولانی دلهایشان را مجروح و گریههای پیاپی، چشمهایشان را آزرده است»
۳- یقین: سومین اثر عبادت، رسیدن به مرحله یقین است. قرآن میفرماید ((پرواردگارت را عبادت کن تا یقین فرا رسد
امام محمّد باقر(ع) در مورد یقین فرمودند «حقیقت یقین، توکل بر خدا و تسلیم در برابر ذات پاک او و رضا به قضای الهی و واگذاری تمام کارهای خویش به اوست»
موانع عبادت
۱- نفس اماره که عامل نزدیک است
۲- شیطان که عامل دور است
نفس اماره ابزار شیطان است که به آن وسیله انسان را وسوسه و منحرف میکند